جدول جو
جدول جو

معنی گرگین آباد - جستجوی لغت در جدول جو

گرگین آباد
(گُ دَ)
ده کوچکی است از دهستان کوهبنان بخش راور شهرستان کرمان واقع در 87000گزی شمال باختری راور، کنار راه فرعی راور به یزد. دارای 3 خانوار است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ)
دهی از دهستان افشار است که در بخش اسدآباد شهرستان همدان و 5هزارگزی شمال قصبۀ اسدآباد و 5هزارگزی شوسۀ اسدآباد به همدان قرار دارد. کوهستانی و سردسیر است و 786 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و رود خانه محلی و محصول آنجا غلات و لبنیات و انگور زیاد و گردو و فندق و دیگر میوه ها و عسل است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان قالی بافی است وراه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(مِ جِ)
مشکین آباد. دهی از دهستان حومه بخش کرج است که 206 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(زَرْ ری)
یکی از بخشهای ده گانه شهرستان ایلام است که در جنوب کبیرکوه واقع است و از 25 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل یافته و در حدود 5000 تن سکنه دارد. مرکز بخش پهله و قرای مهم آن میمه، گولاب، بهرام آباد و مشهد است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(گُ)
دهی است از دهستان گورگ بخش سردشت شهرستان مهاباد، واقع در ده هزارگزی شمال سردشت و پانصدگزی باختر شوسۀ سردشت به مهاباد. کوهستانی و جنگلی، هوای آن معتدل و سالم، دارای 76 تن سکنه است. آب آنجا از رود خانه سردشت تأمین میشود. محصول آن غلات و توتون و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری است و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه شوسه دارد. در تابستان میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
از توابع دهستان میان دورود ساری، از توابع دهستان میان دورود ساری
فرهنگ گویش مازندرانی